تو مگر نه آنكه با مني چرا
در غروب گريه ات نشسته اي
تو زمين و آسمان چشم من
ذره ذره خسته و شكسته اي
من تمام عمر با تو بوده ام
تو ولي دو چشم خويش بسته اي
دوستت دارم مهربونم
اشكات منو ميكشه تورو خدا بسه