سلام دوستان عزيز..بروزم..خوشحال ميشم سر بزنيد...متشكر..
هوا چقدر خوب و دو نفره ست ... من هستم و خدا ... و در جاده ي زندگي ، صورتم مهمان نسيمي که معطر شده از اميد ... به خودم ميگم : هيچ چيز ارزش اين رو نداره که دستم رو از دستان مهربون خدا بکشم بيرون و بگذارم تو دست غير خدا ... راستي اونکه دستان مهربان خدا رو به غير او فروخت غير از افسوس چه چيزي رو بدست آورد ؟.... اعياد شعبانيه رو بهتون تبريک ميگم ..موفق باشيد
سلام
وبلاگ قشنگي داريد مخصوصاً اينکه براي مادر مي نويسيد شعر زيبايي بود از خودتون بود؟
من وبلاگ ندارم يعني بلد نيستم وبلاگ درست کنم بخاطر همين هميشه ميام وبلاگهاي ديگرون رو ميخونم!! خيلي بده نه!!
فقط يه آيدي دارم که با بچه ها در ارتباطم که اونم من درست نکردم دخترخالم درست کرده.
بازم ميام وبلاگتون شبتون بخير
شهيد زنده است
و بپاس خون شهيدان که قلب گرمشان در آسمان شهر به خون نشست ،
شهيدان پيام خويش را سرخ سرخ بر سينه هاي ما نگاشتند ،
و قلب هاي لبريز از عشق و صداقتشان را کريمانه ارزاني داشتند ...
منتظر حضور گرم شما هستيم « ياعلي »